حتا وقتی مسواک می زنم
دهنم
بوی قورمه سبزی می دهد
قورمه سبزی را دوست دارم
پدرم را نیز دوست دارم
چون در باغچه مان سبزی می کارد
خانه ما بوی قورمه سبزی میدهد
اما در کوچه اصلا اصلا اصلا بوی قورمه سبزی نمی آید
چون مامانها دیگر قورمه سبزی نمیپزند
وقتی کوچک بودم
مامانها برای شوهر و بچههایشان قورمه سبزی میپختند
اما حالا دیگر
سبزی گران شدهاست
آتش گران شده است
حبوبات گران شده است
مسکن گران شده است
برای همین هیچ کسِ هیچ کس هیچ کس دهانش بوی قورمه سبزی نمیدهد
من هم باید
با یک مسواک خیلی خیلی خیلی تمیز دهنم را مسواک بزنم
و گرنه...
دهنم بوی قورمه سبزی میدهد