در میان انبوه شعرهایی که برای کودکان سروده می‌شود گاه می‌شود، شعری را یافت که بر آن می‌توان معناهای را بار کرد و به گمانم در این صورت شعر دیکر از کودکانه بودن به در می‌رود.
سوره‌ای هســــــــــتم ز قــــــران مجید قصـــــــــــــهای دارم که باید بشنوید اول نامــــــــــــم شد آغاز کتــــــــــاب می درخشـــــــــــــــم مثل نور افتاب
دومین حـــــــــرفم شد آغاز وضـــــــو می رســــــم در آخـــــــــــرهر آرزو
ســــومین حــــــرفم شـــــــروع ثانیـــه مهــــــــــــــــــــــربانم مثل قلب هانیه
آخـــــرین حـــــــرفم شــــــروع راستی هســــــــت درمن آن چه را خواستی
قصــــــه‌ی من قصه ی یک دختراست دختر پاک نبی اطــــــــــــــــــهراست آیـــــــــــــــــــــه‌هایم کوچکند وساده اند صد سبـــــــد خوبی به دستت دادهاند با نشــــــــ ــانه هایی که گفتم مو به مو من کدامین ســــــــــوره ام؟ حالا بگو!
منم آن صبح نخستین که چو بگشایم لب خوش فرو خندم و خندان شدنم نگذارند
2-صور خیال بیت زیر را شرح دهید
طاووس بین که زاغ خورد و آن گه از گلو گاورس ریزه های منقا برافکند
3-از دیدگاه حصر و قصر ویژگی های بیت زیر را تحلیل کنید.
نیست در لوح دلم جز الف قامت یار چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
4-از دیدگاه تلمیحی بیت زیر را تحلیل کنید:
نه مرد این دبستان است هر کز جنبشی در وی به هر دم چار طوفان نیست در بنیاد
ارکانش
متون نظم
1-این چند پاره شعر را جداگانه تفسیر کنید با ذکر نام گوینده و ماخذ و صنعت ادبی
وزن و تلمیح و دقیقه-های ادبی.
زانبیا این رتبت و این عز که یافت دعوت کل امم هرگز نیافت
روز حشر از بهر مشتی بی عمل امتی او گوید و بس زین قبل
بود از عز و شرف ذوقبلتین ظل بی ظلی او در خافقین
انبیا پس رو بدند او پیشوا عالمان امتش چون انبیا
بعثت او سر نگونی بتان امت او بهتــــرین امتان
ماه از انگشت او بشکافته مهر در فرمانش از پس تافته
در شدن گفته ارحنا یا بلال تا برون آیم از این ضیق خیال
باز در باز آمدن آشفته او کلمینی یا حمیرا گفته او
کرد خزان تاختن بر صف خیل بهار باد وزان بر رزان گشت به دل کینه کار
سنبله چرخ را خرمن شادی بسوخت آتش خورشید کرد خانه باد اختیار
چون زر سرخ سپهر سوی ترازو رسید راست برابر بداشت پله لیل و نهار
حلقه سیمین زره چون ز شمر شد پدید غیبه زرین فشاند بر سر او شاخسار
نقطه خط اولین پرگار خاتم آفرینش آخر کار
امی و امهات را مایه فرش را نور و عرش را سایه
پنج نوبت زن شریعت پاک چار بالش نه ولایت خاک
آن که از فقر فخر داشت نه رنج چه حدیث است فقر و چندین گنج
وان کزو سایه گشت روی سپید چه سخن سایه وانگهی خورشید
گر چه ایزد گزید از دهرش و ین جهان افرید از بهرش
چشم او را که مهر ما زاغ است روضه گاهی برون ازین باغ است
معانی، بیان و بلاغت
1-ابیات زیر را از دیدگاه معانی و بیان و مسایل بلاغی تحلیل کنید
روز وصل دوست داران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد
می دمد صبح و کله بست صحاب الصبوح الصبوح یا اصحاب
با صبا همراه بفرست از رخت گلدسته ای بو که بویی بشنویم از خاک بستان شما
ز نظم و نثرش پروین و نعش خیزد و او به هم نماید پروین و نعش در یک جا
هر کجا نعلی بیندازد براق طبع من آسمان زو تیغ بران سازد از بهر قضا
تاریخ ادبیات و سبک شناسی
1-این چند بیت از کیست؟ از کجاست؟ از کدام داسنان است؟ حال و کار و اعتبار
گوینده و اهمیت ماخذ بیت ها و خلاصه داستان را بنویسید. حداکثر در سی تا چهل سطر.
بود اندر منظره شه منتظر تا ببیند ان چه بنمودند سر
دید شخصی فاضلی پر مایه ای آفتابی در میان سایه ای
می رسید از دور مانند هلال نیست بود و هست بر شکل خیال
بر خیالی صلحشان و جنگشان وز خیالی نامشان و ننگشان
2-شرح حال و اهمیت و اعتبار و سبک شاعری گوینده این سه بیت را بنویسید و مناسبت
این سه بیت را حداکثر در سی تا چهل سطر.
چنین بماند شمشیر خسروان آثار چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار
به تیغ شاه نگر نامه گذشته مخوان که راست گوی ترازنامه تیغ او بسیار
فروگذشت به آمویه شهریار جهان به فال اختر نیک وبه نصرت دادار
3-این پاره نثر از کیست؟ از کجاست؟ نویسنده و سبک نویسندگی او و موضوع وسبک نثر
کتاب او را معرفی کنید. حداکثر در سی چهل سطر.
آورده اند که روباهی در بیشه ای رفت آن جا طبلی دید پهلوی
درختی افکنده و هرگاه که شاخ بجستی شاخ درخت بر طبل رسیدی آوازی سهم ناک به گوش
روباه آمدی چون روباه ضخامت جثه بدید و مهابت آواز بشنید طمع دربست که گوشت و پوست
فراخور آواز باشد می کوشید تا آن را بدرید الحق چربوی بیش تر نیافت مرکب زبان در
جولان کشید و گفت بدانستم که هر جا جثه ضخم تر وآواز آن هایل تر منفعت آن کم تر.
4-این پاره نثر از کیست از کجاست نویسنده و سبک نویسندگی او و موضوع و سبک نثر
کتاب او را معرفی کنید.
بو علی را این، ناخوش نیامد که آثار ادبار می دید و این حدیث با مقدمان خود
بگفت. همه گفتند این چه حدیث است جنگ باید کرد بوالحسن پسر کثیر پدر خواجه
ابوالقاسم سخت خواهان بود این صلح را و بسیار نصیحت کرد و سود نداشت با قضای آمده
که نعوذ بالله چون ادبار آمد، همه تدبیرها خطا شود و شاعر گفته است
اذا ارادالله رحله نعمه عن دار قوم اخطاوا التدبیرا
5-محمد حجازی(مطیع الدوله)، علی دشتی، امیری فیروز کوهی، رهی معیری را معرفی
کنید. با اشاره به حال و کار و اهمیت و اعتبار و سبک و اثرهای بازمانده ایشان.
زبان انگلیسی
I am a Welshman who has lived most of his life in
Wales. I speak it`s language and know it`s problems, as well as it`s history and
literature. These facts are responsible for some of the poems. As Welsh people
form a very small proportion of the population of these islands, the appeal of
such poems will be limited. A large majority of the people of the United
Kingdom, Welsh or otherwise, is urban and participant, in the
scientific-technological revolution. Of what significance to them are the poetic
statements of one who has deliberately kept to the backwaters of rural life,
concerning himself with the things that are passing away? I am a priest of the
Christian Church, another minority position, which will appear reactionary and
functionless to most people. Yet all this facts about me have had some share in
the production of the poems in this book.
I do not wish to isolate my elf from my fellow poets.
While each of us may be striving after some personal identity in his poetry, the
difficulties of writing it are common to us all: the effort to marry the words
and the tune; the struggle to kip the mind moving poetically; the concern to get
right on paper what seemed right in the head; the task of avoiding propaganda,
that is of exalting the message at the expense of the medium, or alternatively
of prefacing the technique at the expense of the content.
Added to all this are the difficulties arising from the
nature of contemporary society, transitional between the old one of the
humanities and the new technological one. A poet is traditionally the custodian
of language, as well as its renewer. In the age of the computer and the mass
media, the proliferation of terms, the commercial inflation of adjectives, the
encroachment of the novelist, can he still sustain his role? I do not wish to
generalize a personal failure of talent. When the genius appears, he does easily
what had seemed impossible. The poet of the new age may already have been
hatched in some incubator or other. For myself I cannot boast even a guitar. I
play on a small pipe, a little aside from the main road. But thank you for
listening.
عربی
متن زیر را به دفترچه پاسخنامه منتقل نموده، اعراب گذاری
کنید و به فارسی روان ترجمه و عبارت داخل پرانتز را تجزیه و ترکیب کنید.
الا فاعملوا فی الرغبه کما تعلمون فی االرهبه الا و انی
لم ار فی کالجنه نام طالبها و لا کالنار نام هاربها(من لم یستقم به الهدی یجر به
الضلال الی الردی)
فاقبل القاضی و قال له قد وعیت قصص عرسک فبرهن الان عن
نفسک و الا کشفت عن لبسک و امرت بحبسک. ثم شمر للحرب العوان فاطرق اطراق الافعوان.
ما کنت امل قبل نعیک ان اری رضوی رضوی علی ایدی الرجال یسیر
خرجوا به و لکل باک حوله صعقات موسی یوم دک الطور
حتی اتواجدثا کان ضریحه فی کل قلب موجد محقور
عروض و قافیه
پاسخ سوالات را با خط خوانا و تمیز در دفترچه پاسخنامه بنویسید 1-وزن و نام بحر
بیت زیر را بنویسید.
ای نشسته غافل و بر کف نهاده رطل زری هیچ اندوه و غم آن رورز باز پس نخوری
2-زحاف چشمگیر در تقطیع بیت زیر چیست؟
هر که با مرد مست جنگ کند ملامت آن را رسد که هشیار است
3-بیت زیر را تقطیع و نام بحر آن را بنویسید
به کاری چرا کوشی کزان کار مرترا همی عاقبت خواهد رسیدن پشیمانی
4-حروف قافیه را در مصراع دوم بیت زیر بنویسید و نام آن ها را مشخص کنید.
گرچه دربستم در مدح و غزل یکبارگی ظن مبر کز نظم الفاظ و معانی قاصرم
5-اشباع در قافیه چیست مثالی بزنید
متون نثر و دستور زبان
پاسخ سوالات را با خط خوانا و تمیز در دفترچه پاسخنامه بنویسید.
1-عبارات و ابیات زیر را به نثر روان معنی کنید و نکات مهم ادبی آن ها را
بنویسید.
«براین منوال رسنی فراخ فرا امل داده و از این نمط میدانی
دراز فرا پیش امید نوید نهاده. به لعل و عسی خویشتن را خوشابی می دادم ( عسی جد.وه
تعثره اللیالی) غافل از آن که ثهلان بیخ آور رجا را رخا از پای در آورده، بنای
سنمار به لگدکوب بوتیمار منهدم شده، خورنق شاهی بنیاد را خدرنق واهی نهاده، بریه از
بریه پرداخته، از نا آمد کار و بد آمد روزگار جمال عراقی پیش از من بنده به ارمیه
رسیده بود. آن خلیع العذار آب از دیده رفته تا به طلب منصب برخاسته. (ع) خلت الدیار
فسدت غیر مسود. قوانین و دواوین که به تواتر و توای لیالی و ایام ممهد گشته بود
مدروس شد، رسم و آیین پیشین که بدین لقاطات زمانه دون و نفایات ایام وارون رسیده
بود منسوخ گشت. من آثار غدر از اسره پیشانی آن دنی برخوانده بودم. و به حکم اتق شر
من احسنت الیه ع8ند من لا اصل له بارانی آن باران دوخته بودم، اما در این حال که
(ع)عند الشدائد تذهب الاحقاد چون شب محنت را سحری ندید عزم شام مصمم گردانید.
و ان هی اعطتک اللیان، فانها لغیرک من خلانها ستلین
راه مناص، من کل اوب بسته دیدم، بعد از آن جهد المقل در مدافعت تقدیم رفت.
شعر:
هنوز پیش رکابم نبرده بر سر دوش به جای غاشیه کیمخت ماه غاشیه دار....
« حق تعالی را بندگانی اند که در متابعت سید اولین و
آخرین بر کل کاینات عبور کرده اند، و از قاب قوسین در گذشته و در سر «او ادنی» همگی
هستی خویش کم زده، و دیده بصیرت را به کحل «مازاغ البصر و ما طغی» مکحل گردانیده و
در مطالعه «رای من آیات ربه الکبری» استفادت نوریر از انوار « یهدی الله انوره من
یشاء» کرده که بدان نور در مقام بی یبصر بدایت عالم امر که مبدا ارواح است مشاهده
کرده¬اند، و باز دیده که اتز کتم عدم هر چیز چگونه به صحرای وجود می آید و خو.اهد
آمد تا منقرض عالم.....»
2- سوال دستور زبان فارسی:
درباره مباحث زیر (دگرگونی های زبان فارسی) با ذکر مثال توضیح کافی بدهید.
لطفا صبر کنید ...
