مدتهاست که پشت پا زدن به تاریخ و آن چه که در آن است، از سوی عدهای تبلیغ میشود و اگزر حرف یا تحقیقی تاریخی منتشر شود به آن برچسب «تاریخ گرایی» میزنند و این باعث شده تا محققان ما از تاریخ روی گردان شوند.
این که چرا عدهای تحت تاثیر غرب به ویژه آمریکای بدون تاریخ میخواهند تاریخ را حذف کنند از عدم درک ذهنی آنها شکل میگیرد.
به فیلمها و سریالهای آمریکایی نگاه کنید، ببینید تاریخ چهارصدساله کشورشان را چهار صدهزاربار فیلم کردهاند و ما هم هر کدام را چهل بار میبینیم. ببینید که تاریخ در کشورهای جهان اول چه جایگاهی دارد و چگونه قصهها میسازند... اگر نمیبینید خودتان را به خواب زدهاید.
تاریخ کشورما به ویژه از صفویه به این سو تاریخ قوم مدارانه نیست.
ممکن است عدهای بگویند تاریخ کشور ما قوم مدارانه است و این با وحدت ملی همخوانی ندارد. گرچه این سخن را قبول ندارم و تاریخ بعد از اسلام را تاریخی چند قومی میبینم و میدانم که میشود هزاران قصه از آن روایت کرد، با این حال حتی شما هم با من موافقید که تاریخ بعد از صفویه بهترین انتخاب است.
البته خواه ناخواه تاریخ زد و خوردها دارد و در این میان عدهای پیروز شدهاند و عدهای شکست خوردهاند. نمیتوان همیشه پیروزیها را نشان داد.
ره عبور از خود مداری امروز مردم ایران توجه به تاریخ مشترک و سرزمین مشترک است